احمد کسروی چرا مورد غضب روحانیون قرار گرفت؟! 8 مهرماه سالروز تولد احمد كسروي تاريخ نويس و پژوهشگر ايراني مي باشد (8 مهر ماه 1269). كسي كه در ابتدا به اصرار خانواده اش مجبور شد به سمت حوزه برود و روحاني شود ولي بعدها از اين لباس بيرون آمد و به دنبال علوم جديد رفت و برعكس يكي از منتقدين روحانيت در آمد . انتقادات زيادي به او وارد كرده اند او تنها كسي بود كه به علت برداشتي كه از دين داشت مورد غضب قشر روحاني و مردم عادي قرار گرفت حتي بعضي از روشنفكران آن دوران نيز از سر دشمني با او برآمدند. در واقع او از هر طرف مورد غضب و خشم بود حتي از طرف جكومت آن زمان . مهمترين كتابي كه از او به يادگار مانده تاريخ مشروطه ايران است كه مي توان گفت مهمترين كتابي است كه درباره مشروطه نوشته شده است. كتابهاي ديگري نيز دارد كتاب شیعیگری او هنوز مورد نفرت رو حانيون مي باشد. كسروي از نگاه سطحي به دين دوري مي جست و مبارزه خود را با تاريك انديشي و زدودن خرافات از دين بنا نهاده بود. كسروي نشريه پيمان را از سال 1312-1320منتشر كرد و پس از بر كناري رضا خان نشريه پرچم را منتشر نمود او حزب و جمعيتي به نام هماد آزادگان ايجاد كرد و به ترويج افكار و انديشه هاي خودش پرداخت. كسروي را شايد بتوان اولين كسي ناميد كه توسط اسلام افراطي سياسي كه تازه در آن زمان شكل گرفته بود (گروه فدايئان اسلام )با ضربات چاقو در كاخ دادگستري تهران (محل كارش)به تاريخ20 اسفند 24 به قتل رسيد. به اتهام الحاد و ارتداد.
سيد احمد حکم آبادی که بعدها نام خانوادگی کسروی را برگزيد
دانلود کتابهای مرحوم احمد کسروی مجموعه ای از کتابهای مرحوم کسروی ( پی دی اف) برای دانلود.
دانلود كتاب شيعيگري احمد كسروي(در نقد اسلام سياسي و خرافات مذهبي) كتاب در نقد حكومت روحانيون شيعه و بسياري از خرافات كه وارد زندگي مردم شده است اينجا دانلود كنيد.
عکس منتشر نشده تاریخی: جسد به خون غلتیده احمد کسروی بعد از ترور. سيد احمد حکم آبادی که بعدها نام خانوادگی کسروی را برگزيد، در کاخ دادگستری تهران توسط فدائیان اسلام به اتهام الحاد و ارتداد، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسید. او پیش تر از یک سوء قصد که توسط یاران نواب صفوی ترتیب داده شده بود، جان سالم به در برده بود.
كشته شدن كسروي به دست مزدوران ارتجاع فدائیان اسلام قتل كسروي قبل از اينكه ما وارد كابينه شويم انجام گرفته بود. در كابينه ائتلافي قوامالسلطنه كه ما شركت داشتيم قبلاً قاتل كسروي را گرفته بودند. امامي توقيف بود و شبي در جلسه هيئت وزيران، قوامالسلطنه به عادت مالوف كاغذي درآورد و نشان داد كه آقايان علماء نوشته و حاكي از آن بود كه تقاضا كردهاند امامي را كه در توقيف ميباشد مرخص نمايند. لذا عقيده آقايان وزراء را ميپرسيد. هژير بلافاصله گفت به عقيده من صحيح است و بايد موافقت نمود كه اين فرد از زندان آزاد شود. من اجازه صحبت خواستم و گفتم در روز روشن و در دادگاه و با حضور قاضي و ديگران، يك آدمي را زده و با كارد شكمش را پاره كرده و كشتهاند. حالا حكم توقيف اين فرد را دادستان و قاضي دادهاند و من نميفهمم ما در هيئت وزيران چگونه ميتوانيم در اين مسئله دخالت كنيم. وقتي كسي يك همچو جرمي را مرتكب شده، موضوع به دادگاه احاله ميشود و در آنجا رسيدگي و محاكمه ميشود كه يا قرار منع تعقيب صادر ميشود و يا اينكه تبرئه ميگردد و بكلي از زندان آزاد ميگردد. بعد هم اللهيار صالح وزير دادگستري را مخاطب قرار داده پرسيدم مگر شما حق داريد قرار مستنطق و يا تصميم قاضي را كه حكم توقيف كسي را صادر كرده است لغو نمائيد و رأساً اجازه بدهيد كه او را از زندان مرخص كنند؟ وزير دادگستري جواب داد نخير، من همچو حقي را ندارم. گفتم بنابراين معلوم نيست چرا يك چنين مطلبي در هيئت وزيران بايد مطرح بشود؟ هژير اظهار داشت كه نخير آقا، بنده عقيده دارم كه اين آدم مهدورالدم بوده و اگر هم او را كشتهاند كار صحيحي بوده (يك همچو عبارتي). من اوقاتم تلخ شد. گفتم يعني چه آقا؟ مهدورالدم يعني چه؟ و تازه تشخيص آن با چه كسي است؟ هژير جواب داد با خود شخص! گفتم اگر اينجوره بنده هم تشخيص ميدهم كه شما مهدورالدم هستيد و همين الان اگر اجازه بدهيد شكم شما را سفره بكنم چون به قول شما تشخيص آ ن با خود من است. قوامالسلطنه محكم زد زير خنده. گفتم اينكه قانون نشد، مذهب نشد. شما يك فرد تحصيلكردهاي هستيد و از شما بعيد است كه در قرن بيستم يك همچو حرفهايي ميزنيد. مهدورالدم يعني چه؟ ما قانون جزا، قانون مجازات داريم و تمام اصول محاكماتي را معين كردهاند براي اينكه ما ديگر از اين حرفها نزنيم.
كسروي، روايتگر انقلاب مشروطه احمد کسروی در پيرامون تاريخ مشروطه می نويسد : " آنچه مرا به نوشتن اين کتاب واداشت اين بود که ديدم در سی سال کسی به نوشتن تاريخ مشروطه برنخاست و اگر کسانی چيزهايی نوشتند بسيار نارسا بود. پاره ای نيز راستی را فدای خشنودی اين و آن کردند و کسانی را که در جنبش آزاديخواهی در رده ی دشمنان توده بودند به مشروطه خواهی ستودند و جانبازيهای مردان غيرتمند را گذارده به رويه کارهای اين و آن پرداختند. چاپلوسی و پستی نگذاشت تاريخ درستی از آب در آورند. کسی که خويشتن آلوده پستی هاست در پستی های ديگران با نگاه ساده نگرد و آنها را عيب نشمارد. بلکه اگر کسی به آنها خرده گرفت او را تند رو بشناسد وتاريخنگاری که جزخوشی و آسايش خويش در بند چيز ديگری نيست و نيک و بد را جز در ترازوی خوشی های خود نمی سنجد. در زندگی بيش از اين نشناخته که سری توی سرها در آورد و با چاپلوسی و شيرين زبانی ها و نکته سنجی های ادبی راه به انجمن توانگران و زورمندان پيدا کند و تاريخ را نيز از بهر آن می نويسد که از اين توانا و از آن توانگر ستايشهای چاپلوسانه کند و هواداری ايشان را از برای خود ذخيره نمايد ؛ چنين کسی چگونه تواند پستی های ديگران را دريابد و در تاريخ خود بنگارد ؟!
زبان تركي در ايران . نوشته ای از احمد کسروی بر خلاف تصوّر عمومي، تداول زبان تركي منحصر و محدود به ناحيهاي خاصّ از ايران نيست بلكه- چنانكه پيش ازاين نيز اشاره كردهايم - در چهار گوشه اين سرزمين و در همة اطراف و جهات مختلف، شايع و متداول است. اين نكتهنيز در خور يادآوري است كه در ايران، ترك(1) و فارس، دو تودة متمايز و منفكّ از هم نيستند در مقام تشبيه تختهشطرنجي را در نظر بگيريد كه در آن، هر يك از طرفين، در جريان بازي به قلمرو حريف، رخنه ميكند. در نتيجهمهرههاي سياه و سفيد در هم ميآميزند، همينطور، در ايران شما روستايي را ميبينيد كه اهالي آن به فارسي صحبتميكنند و در همان حال، مردم روستاي مجاور به تركي تكلّم ميكنند و يا شهرهايي را مشاهده ميكنيد كه فارسي زبانندامّا در عين حال، روستاها و ايلات و عشاير ترك زبان آنها را احاطه كردهاند نظير: تهران، شيراز، قزوين و همدان كهالبّته مردمان دو شهر اخير هر دو زبان تركي و فارسي را بلدند و به هر دو صحبت ميكنند. در حال حاضر، حكم به اينكه جمعيّت كدام يك از دو زبان در اكثّريت ميباشد كار دشواري است
كسروي تبريزي، مردي كه پلنگ آرميدة مذهب را بشورانيد! كار كسروي تبريزي، محيط ساكت مذهبي را به هيجان آورد. استخر راكد اجتماع ايران را متلاطم ساخت و در اثر سنگهائي كه به ميانش پرتاب مي كرد، موجهائي برانگيخت، موجهاي كوه پيكر سهمناك. بالاخره فتواي قتلش صادر شد و هيئت حاكمه چشم بر هم گذاشت كه اجرا گردد. و پس از اينكه كسروي و يكي از يارانش به نام ”حدادپور“ در كاخ دادگستري و در برابر بازپرس از پا درآمدند، باز هم هيئت حاكمه از تعقيب جدي پرونده خودداري كرد. .عكس العملي كه پندار و گفتار كسروي با آن روبرو شد، اجتماع ما را چنانكه هست نشان ميدهد، همان اجتماعي كه منصور حلاج را به دار ميكشيد و همفكران ناصرخسرو را در روز روشن و در وسط بازار قطعه قطعه ميكرد و سهروردي را به قتل ميرساند... و دهها هزار نفر را در دورة قاجاريه، به خاطر شيعي گري، بابيگري و قبل از آن هم، در زمان صفويه، به گناه سني گري و صوفيگري و در زمان ساسانيان هم، به دستاويز مانو يگري و مزدكي بودن، تار و مار ميساخت...
دانلود كتاب زندگاني من به قلم احمد كسروي دانلود كتاب
تحریفات قرآن (بخش اول، چهارده روایت قرآن) جدا از این مطلب که اساسا حداقل در 25آیه قرآن صراحتا عنوان شده است که محمد معجزهای ندارد (به این مسئله در نوشتهای دیگر خواهم پرداخت) و بدون توجه به ادعاهای پراکندهای که برای محمد معجزاتی دیگر نظیر «شق القمر» را برمیشمرند، در اینجا تنها به بررسی این ادعا میپردازم که «یکی از جنبههای اعجاز قرآن، آن است که خداوند خود حافظ آن است و به همین دلیل تنها کتاب تحریف نشده از میان کتب آسمانی است».
Copy this link for your web or send it for your friends Ahmad Kasravi Iranian writer احمد کسروی نویسنده ایرانی
Webloggers in Iran وبلاگر ها در ايران
10 Most Successful Web 2.0 Startups to Date ده وب موفق از آغاز تا کنون
Persian Bloggers in the World وبلاگ های ایرانیان در جهان
Top 40 ٍEnglish Sites بالا ترین چهل سایت انگلیسی زبان
Islamic Regime's President news-Ahmadi Nejad اخبار رئيس جمهور رژيم اسلامى