Thank you for your video clips & articles * با سپاس از ويدئو كليپ ها ومطالب شما عزيزان از سراسر جهان

 

 

 

Googoosh greets the Shahbanou of Iran in NY Live Concert

 

Googoosh گوگوش

من متولد 1329/2/15 هستم. پدرم صد در صد در زندگی من تاثیر مستقیم گذاشت. او بود که تصمیم گرفت دختر سه سالشو بذاره روی صحنه و به عنوان پارتنر آکروبات بازی خودش انتخاب کنه قبل از اینکه روی صحنه منو بذاره آواز بخونم.

 پدرم آکروبات می کرد و از روی بند راه می رفت و بند بازی می کرد و قبل از آوازخونی از من به عنوان پارتنر استفاده می کرد.

 یعنی به این صورت که وقتی روی بند راه می رفت دو تا صندلی را پایه هاشو روی هم می گذاشت و من را روی صندلی دوم می نشوند و صندلی اول راروی چونه اش می گذاشت واز روی بند راه می رفت. این آکروباسی یه جا منو متوقف کرد یعنی صندلی از روی چونه اش لیز خورد و منووسط زمین و هوا از پشت سر با مو هام گرفت.

 ولی وقتی متوجه شد که من ترانه خواننده ها را یک بار که می خونم دفعه دوم می تونم بخونم این استعداد را در من دید که می تونم صدای خواننده ها را تقلید کنم.این ترانه را از خانم پوران که اون زمان به اسم بانو ناشناس می خوند اجرا می کردم. یک ترانه از خانم دلکش اجرامی کردم به نام رعنا جان، یک ترانه از خانم مرضیه می خوندم یکی از مصطفی پایان می خوندم...کوچکتر از اون بودم که احساس بکنم که روی صحنه دارم برنامه اجرا می کنم یا جلو جمعیت هستم. فقط پدرم گولم می زد که برات عروسک می خرم اگه بری بخونی. به همین دلیل صحنه برام وقتی بزرگتر شدم عادی شد. روی صحنه احساس می کردم تو خونمونم و جمعیت احساس امنیت به من می داد. هر چی تعداد جمعیت بیشتر می شد حس می کردم کار بهتر ی می کنم.

 از سنین اول دبستان که همون هفت سالگی باشه یواش یواش توام با آزار و رنج شد. چون زندگی خانوادگی و خصوصیم زندگی یک بچه با اون موقعیت نبود. نمی خوام بشکافم اون ماجرا ها رو اما به دلیل داشتن زن پدر، نداشتن فرصت کافی برای درس خوندن و اجرای مداوم برنامه فشار بهم زیاد می آورد. چون هم نان آور خونه بودم هم باید درس می خوندم هم نمی تونستم بچگی کنم. اما این فشار ها روزبه روز منو آبدیده تر می کرد. فکر می کردم روی صحنه کارمو بهتر ادامه بدم.

 شاید رنج اون زمانها و اذیت و آزاری که شدم میوه شو بعد ها بهم داد.آهنگ های اولیه که خودم شروع کردم به خوندن فکر می کنم مربوط به سال1345 یا 46 شاید هم 44 باشه. چون سال1344 ترانه ای از حسن شماعی زاده خوندم که هیچوقت به صورت صفحه و نوار به بازار نیومد ولی فکر می کنم توی رادیو اجرا کردم به نام شهرزاد قصه گو.

 اما اولین ترانه ای که رسما به نام خودم اجرا کردم و به صورت صفحه به بازار اومد ترانه قصه ی وفا بود از هنرمند قدیمی و عزیزمون پرویز مقصدی که خیلی هم با استقبال روبرو شد و اون ترانه فروش فوق العاده داشت در زمون خودش. هیچ وقت فکر نمی کردم که در دوران تین ایجری گوگوشی خواهم شد که فردا مردم ازش تصویری دارن اما اینو می دونستم که روی صحنه کارمو بلدم. این رو مطمئن بودم و نمونش رو اون موقع توی ایرونی نمی دیدم.

 تنها کسی را که می تونستم با خودم مقایسه بکنم با اون ذهن کودکانه ام مایکل جکسون بود که از من کوچکتر بود و اولین سفری که به آمریکا داشتم صفحاتشو تهیه کردم و جالب بود برام که بچه ای مثل خودم از کودکی کار موسیقی می کنه و کارشو بلده. اما یک دوره ای هست که فکر می کنم کارهائی که اجرا کردم کارهای بسیار زیبائی بود. آهنگسازانی که با هاشون کار کردم اولینش واروژان بود و بعد به طور قطع حسن شماعی زاده است. ترانه سراهائی هم که باشون کار کردم و ترانه هاشون واقعا زیبا و به یاد موندنی هستند : ایرج جنتی عطائی، شهیار قنبری و اردلان سرفراز.

 برگشتن من در سال 1979 به ایران در شرایط بسیار بسیار بدی بود. اون دوران، دوران سختی برای همه بود. چه برای کسانی که داخل ایران بودند و چه کسانی که خارج از ایران بودند. برحسب اتفاق من جزو کسانی بودم که وقتی انقلاب شد خارج از ایران بودم و بخصوص در آمریکا بودم. اون زمون یعنی سال 1979 تعداد ایرانیانی که در آمریکا بودند این قدر نبود. خیلی کم بود و من هم برای دو هفته اومده بودم و وقتی این اتفاق افتاد مجبور به موندن توی امریکا شدم. برای شش ماه، ولی تو این شش ماه این قدر سختی کشیدم که به محض این که تونستم به ایران برگشتم و وقتی به من گفتند اگر بری ایران این اتفاق و اون اتفاق میفته، دیگه برام مهم نبود. در واقع هر اتفاقی را برای خودم با آغوش باز می پذیرفتم. به این شدت حالم بد بود و حال خوشی نداشتم و وقتی هم که تصمیم گرفتم برگردم، دیگه هیچ چیزی نمی تونست رای منو عوض کنه حتی اگه اعدام می شدم...

در واقع پس از این که از زندان رها شدم تحمل کردم و تا همین اواخر در ایران ممنوع الخروج بودم و دلم می خواست که با پاسپورت از ایران خارج بشم.

 در عین حال فکر می کردم که چه کاری دیگه برا انجام دادن دارم؟! ولی وقتی شوق مردم رو توی خیابون می دیدم از طرفی این احساس بهم دست می داد که من تصمیم شخصی نمی تونم بگیرم . وضعیت من یک وضعیت شخصی و خصوصی نیست. گوگوش متعلق به پهنه ی هنره و دنیای موسیقی و جوابگو به مردم. صداشو دوست دارن، برنامه هاشو دوست دارن. اما از طرفی هم اون دوران به من یک افسردگی داده بود(انگزایتی). این افسردگی باعث شده بود که به طور کلی از کار کردن مایوس بشم. از پرداختن به موسیقی و تمرین مایوس بشم. اصلا قدرت کار نداشتم.

 اما این اواخر قبل از اومدن باید انصافا بگم که مسعود کیمیائی خیلی تشویقم می کرد که کار بکنم تو خونه. اما انگیزه ی کار کردن نداشتم. چون اگه می خواستم یه ترانه بسازم، نه آهنگساز داشتم، نه تنظیم کننده نه یه شعر . گیریم که همه ی این ها پیدا می شد، اجازه ی طبع نداشتم که به من وقت استودیو بدن. در نتیجه دیگه ول کرده بودم.

 اما وقتی به من پیشنهاد شد که برای اجرای کنسرت به خارج از ایران بیام، در واقع بیشتر به خاطر دیدن پسرم و نوه ام این کار را قبول کردم ولی وقتی در کوران اجرای کنسرت قرار گرفتم دیگه اون سیل منو برد و تا جائی برد که الساعه در خدمت شما هستم.

احساسی که اون لحظه ای که سوار هواپیما شدم و از فرودگاه مهرآباد به طرف تورونتو در پرواز بودم احساسیه که شاید نشه با کلام گفت!

 باور نمی کنید، اما هر لحظه فکر می کردم هواپیما را دومشو می گیرن و دوباره می شونن. یعنی مث کارتون بود برام! تا زمانی که هوا پیما از روی باند تیک آپ نکرده بود، فکر می کردم الآن می ریزن توی هواپیما.

 زمانی هم که راه افتاد و هنوز روی باند راه می رفت فکر می کردم الآن جلوشو می گیرن و می ایستوننش. زمانی هم که باز تو هوا و تو آسمون ایران بودیم می گفتم باز با بی سیم از برج مراقبت می گن هوپیما را برگردونین!

 یعنی این قدر این حس نا امنی و وحشت توی وجودم بود که همش به این فکر می کردم که نکنه جلوی پرواز منو بگیرن!

GOOGOOSH TV

در جلسه گوگوش با سعيد امامي چه گذشت؟ طنزنوشته اي از ف.م.سخن

رابطه توقیف اتوموبيل بنز على دائى و كنسرت گوگوش

ماموریت امنیتی گوگوش و دایی (مهرداد شیبانی)

 

 

 

گزارش كنسرت گوگوش در لس آنجلس

گوگوش در پايان کنسرت پرچم شيرو خورشيد نشان ايران را بالا برد و سرود "ای ايران " را اجرا کرد

 

 

 

درد دلهای گوگوش

گوگوش سكوت را شكست؟ و...

WORLD FAMOUS GOOGOOSH JOINS S.O.S. IRAN FREEDOM MOVEMENT!

In order to watch the segment containing Googoosh's announcement, move playback forward to 1:24:00 hour.

                  Googoosh Breaks Her Silence  Videoتصوير    Voiceصدا

 

  

GOOGOOSH's PICTURES:     1   2

 

 

 

بازداشت و بازجوئى گوگوش، وچنگال مافياى تهران، دوبى، لس آنجلس

 

 

 

به گفته ی مرحوم مادرش (( گوگوش )) در ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۲۹ متولد شده اما گوگوش با همین شناسنامه ۱۸ بهمن از ایران خارج شد

 متولد سال 1328 در تهران. 

- مدرك تحصيلي متوسطه

- فعاليت هنري با عمليات آكروباسي (1334)

- فعاليت هنري با خوانندگي (1338)

- شروع فعاليت در سينما با بازي در فيلم بيم و اميد

- شروع مجدد خوانندگي پس از وقفه اي طولاني در سال 1379 (كانادا)

 فيلم

بيم و اميد (1339)

گدايان تهران (1345)

ستاره هفت آسمون (1347)

سه ديوانه (1347)

پنجره (1349)

احساس داغ (1350)

بي تا (1351)

ممل آمريكايي (1353)

شب غريبان (1354)

همسفر (1354)

ماه عسل (1355)

نازنين (1355)

در امتداد شب (1356)

امشب اشكي مي ريزد -1357


Googoosh Interview - BBC Persian (September 25, 2003)


Googoosh Interview - BBC Persian (May 23, 2003)


Googoosh Interview (BBC Persian)


Googoosh - BBC Persian Audio(August 22, 2001)


Coverage of Googoosh Concert in Toronto - BBC Persian (August 22, 2001)


Googoosh Press Conference (BBC Persian)


Don't Cry for Me, Iran - Time Magazine (March 23, 2001)


Googoosh Interview II - Radio Pejvak (March 2001)


Googoosh Interview I - Radio Pejvak (January 20, 2001)


Iran's pop diva Googoosh returns to the world stage after two decades - CNN (October 9, 2000)


The Age of Googoosh - Time Europe (August 28, 2000)


Iranian diva finds her voice again - BBC (July 30, 2000)

More..

Googoosh (Official Site)

گوگوش

گوگوش و نگار و شیما و سحر
گوگوش و پرنیا
گوگوش و شایلین
امید تنها
فائزه دوست خوب ما
شاپرک
امیر
صابر = خیلی دوستت دارم
دست نوشته های من درباره خاطراتم
یاسی جون
گروه گوگوش لاو
سایت رسمی گوگوش
گوگوش و شهیار
گوگوش موزیک
گوگوش و ملت تاجیکستان
گوگوش تی وی
کلوپ گوگوش
گوگوش و پوریا
سوگل عزیز
سعید دوست خوب ما
سلطان قلبم رامین
سپده عشق

 

 

   

 

 

Copy  this link for your web or send it for your friends  Googoosh گوگوش

 

ميتوانى آوازه خوان را بكشى، اما..آواز را نميتوان كشت‌ ( ويكتور خارا )

you can cage and kill the singer but you can't kill a song! ( Victor Jara )